کمدی به نام خشتک

طرف تازگیاعاشق جیب شده))))    حالااگه جیب بودکه چه بهتراگه نبودکش شلوارشومیکشه جلووتوی یه فضای ایجادشده انواع کالاهای مصرفی رومیندازه کلیدمامان بزرگ موبایل عییی

وخلاصه هرچی دستت بیادبعدم خیلی جدی میری انگارنه انگار........

دیروزهی اب میخواستی هی بت دادم حواسمم نبودبعدش چکارمیکنی یهوبه خودم اومدم گفتم چرااینقدراب میخوای دوباره گفتی اب(به فتحه الف)منم بطری روگرفتم دم دهنت روموکردم اینور دیدم بله ابوتودهنت نگه داشتی همچین که برگشتم باشتاب تفش کردی زیرپات یه عالمه خیس شده بودبعدنشستی واب بازی کردی

خوبه والاازحالاراهشویادگرفتی

چندتاکاردیگه هم کردی ولی یادم نیست

راستی یه اتفاق مهم :ازشیرگرفته شدی

خیلی لذت داشت وقتی میخوردی وبانگاهت تشکرمیکردی

خیلی لذت داشت وقتی دلم تنگ میشدپرازشیرمیشد

خیلی لذت داشت وقتی خواب خواب میچسبیدی بمومیخوردی

وحالاتموم شدنمی دونم دویاره تکرارمیشه یانه ولی لذت بخش بود

راستی مرداچقدرگناه دارن که این لذتوهیچوقت درک نمی کنن

 






نظرات:

«یگانه» می‌گوید:
«ای جان من بالاخره دوباره تونستم بیام سایته نی نیمون و ببینم آخ جوووووووووووووووونننننن»

«» می‌گوید:
«این که نوشتم جواب بود»

«» می‌گوید:
«عشق کردنتو قربون با احساس»

«یگانه» می‌گوید:
«قربون این نی نی و مامانش و برم من که وقتی خونه خالش بودم وقتی 2 تایی تو اتاق بودیم باهاش کلی عشق کردم خیلی دوسش دارم»



متن امنیتی

گزارش تخلف
بعدی